«به نام خدا»
اس ام اس هاي جديد و خنده دار بسيار زيبا![](http://sotode.rozblog.com/weblog/file/forum/smiles/9.gif)
.
![](http://sotode.rozblog.com/weblog/file/forum/smiles/10.gif)
.
![](http://s3.picofile.com/file/7973042789/SOTODE_SMS.gif)
.
.
.
“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !
.
.
.
“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” ! .
.
.
دیروز به مردِ عشق گفتی : مرده !
حالا چه شده که او دلت را برده ؟
از کله من هوش و ذکاوت رفته ؟ یا اینکه به کله تو چیزی خورده ؟!
.
.
.
بس که صدا نزدی اسمم را
“جانم” ی که برایت کنار گذاشته بودم ، گندید !
.
.
.
.
.
.
در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی :
۱٫خوشگل باشی
۲٫پولدار یا مشهور باشی
۳٫بمیری !
.
.
.
حیف نون می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”
مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”
حیف نون می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”
.
.
.
یادم آید روز دیرین
خوب وشیرین
اول ترم
وقت بسیار درس اندک …
حال اینک روز آخر
روز تلخ امتحانات
آخر ترم
وقت اندک
درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار ! .
.
.
توی رستوران، لیوان رو بر عکس گذاشته بودند روی میز حیف نون می ره می نشینه سر میز، می گه:
“این چه لیوانیه که سر نداره؟!”
بر عکسش می کنه، می گه:
“چه جالب! ته هم نداره!”
.
.
.
غضنفر میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟ میگه : دونش بدین نمیره !
.
.
.
حیف نون می ره هتل
صبح روز اول می ره توی رستوران هتل صبحانه بخوره
می بینه روی تابلو نوشته: “از ساعت ۷ الی ۱۱ صبحانه…
از ساعت ۱۱ الی ۵ ناهار و از ساعت ۵ الی ۱۱ شب شام سرو می شود…”
پیش خودش می گه: پس من کی وقت کنم برم شهر رو ببینم؟
.
.
.
سه دزد بزدزد رفتن بزدزدی یه دزد بزدزد دو بز دزدید
دو دزد بزدزد یه بز دزدیدن، یه دزد بزدزدبه دو دزد بزدزد گفت من
.
.
.
به حیف نون میگن چرا خودکشی کردی؟ افسردهای؟ میگه نه بابا، خوبم، میخواستم تو اوج خداحافظی کنم ! .
.
.
میگن : تنبلی مادر همه عادت های بد ماست !
ولی خب به هرحال مادره و احترامش واجبه !
.
.
.
یه گله ازت داشتم، شما که زحمت کشیدی و زنجیر منو بافتی
آخه مرض داشتی اونو پشت کوه انداختی !؟
.
.
.
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !
.
.
.
سلام ، ببخشید این موقع شب اس ام اس دادم
یه سئوال مهم برام پیش آمده:
چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من
پیشی من
موشی و ازین کلمه ها طرف خوشش میاد
امّا اگه بگن حیووون عصبی میشه…؟! مگه جفتشـون یکی نیسـتن !؟
.
.
.
جوک طولانی !
پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:
خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.
پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام!
هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم… فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که
توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام!
منبع : تک ناز.
.
.
![تصویر: /weblog/file/forum/smiles/10.gif تصویر: /weblog/file/forum/smiles/10.gif](/weblog/file/forum/smiles/10.gif)